نتایج جستجوی عبارت «احمد کاغذ دست 20/9/1345 دبستان فرهنگ اسلامی مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی دبیرستان شهید بهشتی 21/4/1365 فاو- ام القصر» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
زندگینامه آزاده منصور اصل زاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
منصور اصل‌زاده، ‌بیستم شهریور ماه 1345 در شهرستان نی‌ریز در خانواده‌ای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود. و در همان شهر بعد از رسیدن به سن هفت سالگی برای کسب علم و دانش وارد دبستان گردید. تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان امیر کبیر و بختگان نی‌ریز سپری نمود. سپس وارد مرحله راهنمایی شده و تحصیلات راهنمایی خود را نیز در مدرسه راهنمایی مسعود بزرگی نی‌ریز با موفقیت پشت سر گذاشت. اما از ادامه تحصیل در مقطع...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید محمد علی طاهری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید محمد علی طاهری »
گذشت سالهای متمادی از جنگ تحمیلی، هنوز نتوانسته فریادهای زیبای عاشقان ولایت و طالبان حقیقت را از اذهان پاک نماید. فریادهایی که از ایمان رزمندگان نشأت گرفته و در امتداد فریاد سرخ کربلا بودند. محمدعلی یکی از آن فریادگران بود که در سال1340 در خانواده‌ای مذهبی، در شهرستان نی‌ریز چشم به جهان خاکی گشود. از کودکی با نام حسین(ع) آشنا شد و عشق به شهادت در تار و پودش جریان پیدا کرد. دوره ابتدایی را در مدرسه قاضی...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید سید جواد معصومی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سید جواد عزیز، آنگاه‌که در مقابل قاب عکس روی طاقچه می‌ایستم و چهره زیبای ترا به تماشا می‌نشینم، ناگهان ترنم صدای دل‌نشین تو در گوشم می‌پیچد و لبخند دلربایت، دلم را با خاطرات صاف و زلال تو پیوند می‌دهد. به گوشه گوشه خانه به یاد تو سر می‌زنم و دلم آرام می‌گیرد. سید جواد، ۱۳۴۷/۶/۲۰ در روستای مشکان نی‌ریز، میان خانواده‌ای روحانی، متدین و مذهبی دیده به جهان گشود و در کانون گرم خانواده الفبای زندگی را فراگرفت. سپس...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید سید حسن سرپوش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنگاه‌که به کوه‌ها می‌نگرم، استواری و پایداری تو در ذهنم می‌آید و آنگاه‌که بر پهنه اقیانوس می‌ایستم و بی‌کرانی آب را به تماشا می‌نشینم، دل دریایی تو در خاطرم موج می‌زند. آن زمان که سرخی شفق بر کرانه ساحل خود را نشان می‌دهد، ناگهان فرق شکافته تو که تراوش خونش چهره زیبایت را رنگین ساخته مرا با خود به دوردست‌ها می‌برد و یاد سید حسن را دوباره در جمع دلدادگان زنده می‌کند. همان سیدی که سال ۱۳۴۰ در نی‌ریز،...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید حسین اندرز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اندرز »
خوننامه‌ شهادت را که بگشایی،‌ قصه حسین‌های فراوانی را در آن خواهی خواند که به پیروی از حسین بن علی(ع) هر آنچه داشتند را برای دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی در کفه اخلاص نهاده و تقدیم دوست کردند. از آن حسینیان،‌ به قصه حسین دیگری خواهیم پرداخت که در هشتم تیر ماه سال 1349 در سرگدار داراب، چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در طبیعت با صفا و پر سخاوت سپری کرد. تحصیلات ابتدایی را در...
زندگینامه جانباز محمود دیده جهان
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
محمود دیده جهان فرزند ماشاء الله، در اول دی ماه سال 1340 در شهرستان نی‌ریز در خانواده‌ای با ایمان چشم به جهان گشود. در سن 7 سالگی وارد دبستان شد و تحصیلات ابتدایی را در دبستان ششم بهمن نی‌ریز به اتمام رساند. دوره سه ساله راهنمایی را در مدرسه راهنمائی ‌آیت الله مفتح ‌ با موفقیت طی کرد. دوره دبیرستان را در دبیرستان نواب صفوی نی‌ریز به پایان رساند. ‌برای خدمت به جامعه به ارتش جمهوری اسلامی ایران...
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید علی جلالی
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
علی، دومین کبوتر خونین بالی بود که در بیست و یکم مردادماه سال ۱۳۵۳ بر بام زندگی خانواده‌ای متدین و مذهبی در شهرستان نی‌ریز،‌ فرود آمد و چند روزی را میهمان دنیای خاکیان شد و در عنفوان جوانی با دو بال نورانی، پر گشود و راهی کوی یار شد. در هفت‌سالگی به دبستان حاج قطبی نی‌ریز رفت و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد و دوره راهنمایی را در مدرسه بهرامی پشت سر گذاشت. سال ۱۳۶۵...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علیرضا شناور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
وقتی به آسمان نگاه می‌کنم، وقتی هنگام شب، در میان ستاره‌ها به دنبال تو می‌گردم، یاد روزها و شب‌هایی می‌افتم که تو چشم از آسمان برنمی‌داشتی و با تعجب می‌گفتی: می‌دانی هرکدام از ما یک ستاره داریم؟ من توی آسمان، روز و شب به دنبال ستاره تو می‌گردم، کدامین ستاره‌ای؟ کجای آسمانی؟ ستاره وجود علیرضا، ۱۳۴۷/۹/۲۰ در نی‌ریز طلوع کرد و خانواده مذهبی و متدینش او را چون نگینی زیبا در میان گرفتند و در کانون گرم خود به...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسین صبور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگین‌کمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچه‌هایی که بوی اسپند می‌دهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نی‌ریز میان خانواده‌ای باایمان،...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید بهزاد نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه عشق‌بازی بهزاد با معشوق در میدان مبارزه، حکایتی دارد شنیدنی،‌ باید که از روزنه چشم عشق شناس و گوش آشنا با نجوای عشق دید و شنید. باید که چون بهزاد بود،‌ هم او که در تاریخ ۱۳۴۶/۴/۱ میان خانواده‌ای مذهبی و متدین، در روستای کوشکک به دنیا آمد و دوران طفولیت را در کانون گرمی گذراند که با اسلام و احکام اسلامی آشنایی داشت. خانه‌ای که همسایه مسجد بود و هم‌جواری با خانه خدا بهزاد را مسجدی...